نخستین نگاه


نخستین نگاهی که ما را به هم دوخت ،

 نخستین سلامی که در جـان ما شعله افروخت ،

 نخستین کلامی که دلهای ما را           

            به بوی خوش آشنایی سپرد و                                    

                                      به میهمانی عشق برد ،              

          پر از مهر بودی

                                پر از نور بودم

         همه شوق بودی

                                همه شور بودم

 

چه خوش لحظه هایی که

               دزدانه از هم نگاهی ربودیم و

                                                رازی نهفتیم ،

چه خوش لحظه هایی که

             می خواهمت را به شرم و خموشی

                                           نگفتیم و گفتیم .

تو با آن صفای خدایی

      تو با آن دل و جان سرشار از روشنایی

                               از این خاکیان دور بودی .


من آن مرغ شیدا
 

در آن باغ بالنده در عطر و رویا 

بر آن شاخه های فرا رفته تا دنیای بی خیالی . 


چه مغرور بودم !
 

                      چه مغرور بودی !

                                            چه مغرور بودیم !

لبه ء تاریکی


در گذشته  ،وقایع مختلفی مانند برخورد خرده سیارکها با زمین ، حیات را با خطر نابودی جدی مواجه کرده اند وخسارت های حاصل از چنین اتفاقهایی برای گایا(در یاداشت قبلی در باره گایا  ،مطالبی نوشتم.) بسیار زیاد خواهد بود.
شاید هدف گایا از انسان ، نجات خود انسان و سیاره اش از چنین  فاجعه هایی بود ه است.
در واقع انسان با استفاده از تکنولوژی ، می تواند از وقوع این فاجعه ها مطلع شده و مثلا با استفاده از اندوخته بمبهای هیدرژنی ، مثلا تصادم مستقیم یک شهاب سنگ بزرگ را به عبور از نزدیک تبدیل کند.بنابر این ارزش بالقوه نوعی چون  انسان برای گایا روشن است.
اما آیا انسان بر خلاف آنچه مورد نظر گایاست، عمل میکند؟از بخت بد گایا ما در حال حاضر بیشتر زیان میرسانیم تا نفع.آلودگی های هسته ای و از بین رفتن منابع مهم زیستی ،مانند جنگلها و آلودگی دریا ها همگی واقعا حیات را با خطر مواجه می کنند.ما موازنه طبیعی را برای راحتی کوتاه مدت خود بر هم زده ایم.
اما نگرانی این نیست که این موازنه طبیعی ممکن است چنان به هم بخورد که گایا نتواند به زندگی خود ادامه دهد .زیرا ،اگر انسان به سمتی پیش رود که برخلاف آهنگ طبیعی حوادث باشد ،بدون شک توسط گایا ،این مهره ناهمگون از طبیعت کنار گذاشته خواهد شد.این در واقع نهایت هشدار تمام کسانی است که در مورد محیط زیست زمین وآلودگی های هسته ای نگرانی عمیق دارند.اما یک امکان دیگر هم هست که زیاد خوشایند نیست:
شما چه فکر میکنید؟آیا این امکان هست که انسان ، زود تر ، قبل از آنکه گایا بتواند کاری کند ،زمین و حیات روی آن را نابود کند؟
 آیاما در لبه تاریکی هستیم؟

گایا و انسان


حیات روی زمین تا چه مرحله ای تکامل پیدا کرده است؟شاید این حیات می بایست تا مرحله ای تکامل یابد که ما در باره برخی پرسشها به فکر فرو رویم.کلید پاسخ این سوال ها، بیش از هر چیز،ایمانی است که ما از درک چگونگی پیدایش گیتی داریم.این درک ،چه متکی به ماده و قوانین فیزیک باشد ، چه مبنایی فرا مادی و وابسته به دین داشته باشد،نمی تواند اشاراتی مبنی بر آنکه" چیزی بر خلاف آهنگ طبیعی حوادث بوقوع نخواهد پیوست"، را نادیده بگیرد.با وجود انقراضهای بزرگی که از آغاز پیدایش حیات در روی زمین گاه و بیگاه روی داده است،جانداران در زمینی با شرایط تقریبا" ثابت از نظر مقدار ا کسژن و دما به حیات خود ادامه می دهند.

آیا چنین ثباتی فقط تصادفی به دست آمده است؟یا چنین ثباتی نمی تواند احتمالی باشد.فرضیه گایا       (Gaia ( که نخستین بار توسط لاولاک،پژوهشگر انگلیسی ،مطرح شد،معتقد است که یک جاندار زمینی با ادراک(که نامش بر گرفته از نام خدای زمین، در یونان باستان،گایا گذاشته شده است)این کار را انجام داده است.نکته مهم درفلسفه  گایا ،جایگاه انسان است.این جایگاه شاید کسانی را که در علم وراثت ،متخصص هستند را بیازارد.

در واقع نوع انسان با گایا اختراع شده است تا جای مغز هوشمند و دستگاه عصبی اش را بگیرد و در مورد کل سیاره نظر دهد ودر باره مسایلی بیندیشد که با ذهن ناخود آگاه قابل حل نیست.