فیلسوف


.
اگر کسی با یک فیلسوف واقعی حتی فقط یکبار دیدار کرده باشد، همواره احساس می کند به سوی خاطره آن دیدار کشیده می شود. برای من هم اینگونه است و همواره به سوی خاطرات خوب دورانی را که در دانشگاه با یک فیلسوف واقعی داشته ام کشیده می شوم. هم صحبتی با یک انسان دانا بسیار لذت بخش است.
یادم می آید در مورد بسیاری از مسائل بحث می کردیم و حتی در برخی موارد با وجود اینکه در موضوعی با او هم عقیده بودم اما به عمد خود را مخالف نشان می دادم تا استدلالهایش را بشنوم و به واقع از مثالهای مجاب کننده اش غرق در حیرت و لذت می شدم. شاید او تاثیر زیادی بر افکار من گذاشته. امروز وقتی در یک کتابفروشی ، کتابی چاپ شده از او دیدم واقعا" خوشحال شدم...خیلی زیاد
شاید قبل از اینکه با او آشنا شوم، خیلی از بحثهای فلسفی و کلی گویی ها را فاقد ارزش می دانستم،فکر می کردم فقط ریاضیات و فیزیک می توانند حتی مفاهیم کلی در فلسفه را مورد تحقیق علمی قرار دهند، اما به خوبی یادم هست که وقتی برای اولین بار در مورد معنی و مفهوم فلسفه از او پرسیدم و اینکه آیا اصلا" یک فیلسوف قابل مقایسه است یا فیزیکدانی که حاصل کارش برای میلیونها نفر رفاه و زندگی بهتر به همراه می آورد، خیلی خوب جوابم را داد..او اعتقاد داشت که حوزه های بسیار وسیعی از واقعیت هنوز مورد تحقیق قرار نگرفته اند، به خصوص در مورد انسان. حتی در زمینه هایی که تحقیق صورت می گیرد ، بر خلاف تصور دانسته های ما آنقدر اندک است که باور کردنی نیست. فیزیکدانها اگر فقط به فیزیک و آزمایشگاه خود بپردازند مشکلی پیش نمی آید ولی آنچه که عملا" اتفاق می افتد این است که دانشمندان ما معمولا" می خواهند شکافهای عظیمی که در دانش علمی آنها وجود دارد را با فلسفه غلط و بسیار ساده لوحانه و شخصی خود بپوشانندو بر آن سرپوش علم بگذارند.این کار را نه فقط بعضی دانشمندان، بلکه بسیاری دیگر نیز به آن دست می زنند. ولی علم از چنان اقتداری برخوردار است که وقتی نمایندگان آن ، یعنی دانشمندان ،شروع به فلسفه پردازی در خارج از حریم صلاحیت خود می کنند، بسیار خطر ناکتر واقع می شوند.
به این دلیل است که اگر جامعه بتواند بار داشتن چند فیلسوف را بر خود هموار کند، اگر چه این افراد نمی توانند در کار تولید هواپیما یا بمب اتمی موثر باشند ، واقعا" کار عاقلانه ای انجام داده است.زیرا فلسفه و تنها فلسفه است که می تواند ما را از خطر آن نوع دیوانگی که در نتیجه تفکر غلط ،در زیر پوشش اقتدار فرضی علم ، ما را تهدید می کند، بر حذر دارد.
فلسفه، در قالب یکی از مهمترین کارکردهایش، چیزی نیست مگر دفاع از تفکر واقعی در برابر خیالبافی و یاوه سرایی.
نظرات 6 + ارسال نظر
زهره دوشنبه 20 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 01:33 ب.ظ

خوش شانس بوده اید که با یک فیلسوف واقعی برخورد داشته اید.همه آدمها این شانس را ندارند.اگر چنین برخوردی پیش نمی آمد چقدر افکارتان متفاوت بود؟

فکر می کنم خیلی خام تر از الان بودم....

بی نام دوشنبه 20 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 03:01 ب.ظ

واقعا بیچاره اون فیلسوفه که با شما هم صحبت میشده...و...

نرگس چهارشنبه 29 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 02:42 ب.ظ

یادت هست بادکنک‌های رنگارنگ را نگاه می‌کردی و با ذوق می‌خندیدی، و شمعی که روی کیک روشن بود:

بیا شمعا رو فوت کن

که صد سال زنده باشی

مجبور شدند به‌تو کمک کنند، "آخه، طفلک هنوز فوت کردن بلد نبودی!"

مبارک، مبارک، تولدت مبارک

ممنون نرگس جان....

[ بدون نام ] چهارشنبه 20 دی‌ماه سال 1385 ساعت 10:13 ب.ظ

میشه اسم اون فیلسوف رو بگین و همینطور اسم کتابش ؟؟؟

دکتر محمود بینا مطلق و اسم کتابش رو که من خریدم " نظم و راز" بود که در مورد عقاید فریتهیوف شوئون ، هنر ، فلسفه ریاضیات مطالبی داره...

خواهش می کنم اگر کامنت میگذارین خودتون رو معرفی کنید.......

مانی دوشنبه 2 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 03:47 ق.ظ http://royayezendegiyeman.blogsky.com

سلام. من تو وبلاگم یه مسابقه خاطره نویسی راه انداختم. واسه تون مقدور هست تو پست تون آدرس پست مسابقه من رو بگذارین که آدمهای بیشتری بتونن توش شرکت کنن؟
منثظر نظرتونم و خوشحال میشم.
http://royayezendegiyeman.blogsky.com/?PostID=292

[ بدون نام ] دوشنبه 4 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 08:48 ب.ظ

من هم او را میشناسم

خدا هرجا هست سلامتش بدارد واقعا مصداق آیه شریفه است

من یوتی الحکمة فقد اوتی خیرا کثیرا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد